با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
پیرمردی با کیسهای به دست میخواهد پیاده شود و در مقابل انبوهی از مردان بسیار جوانتر از او میخواهند سوار شوند، چند نفر فریاد میزنند «آقا هُل نده» اما همچنان فشاری که از بیرون میآید باقی است. اینجا شهر زیرزمینی تهران و یکی از واگنهای قطارهای مترو تهران است.
دست آخر چند نفری که از بیرون هُل میدادند سوار قطار شدند اما پیرمرد با نگاهی مغموم همچنان در واگن باقی ماند و اجازه پیاده شدن پیدا نکرد. داستان این پیر مرد و بچههای مدرسهای که هر روز زیر دست و پا از نفس میافتند، داستان هر روزه شهر زیر زمینی تهران است.